دکلمه شعر سعید چوبینه.mp3

243 KB

چشمه ایکهنه و صد کَش نفست جوون ایده
صدقه ی وُرم پَلت شاعرله نوون ایده

قمری مَهس ِ دلم تا سر ِ شوُنت گو غزل
اُور خَرسل دو گِرش سیلیَ کارون ایده

سْی هَسل لویَلِت آبی کلوُ نات دلم
ها کلو ناته و صد لُنگ وَ مجنون ایده

شوپر ِ شوُکه که با قمری باغ ایخوُنه
آخُ باهندیله حرف خَشِت دُون ایده

نیگم اَر نوُم ملوست، بخدا خُت دوُنی
سَر ِ جِی پِی تیه کالت چقه بوُ خوُن ایده

سوخته تا بند کمر شرطو آبی تیلت
و کویر دلم اما ، نم باروُن ایده



برگردان فارسی:
چشمه می جوشد و این نفسهای توست که مدام جان می بخشد
سرودن از گیسوان بلند و پر توست که شاعران را آب و نانی داده
قمری مست دل من تا برای تو غزلی سرود
قطره های اشک پپاپی اش سیلی به کارون می دهد
برای لب های عسلی توست که دلم دیوانه گشته
آری دیوانه است و عشق مجنون برابرش لنگ می اندازد
جغد نحس را ببین که با قمری همخوانی میکند چرا که
تو با حرفهای امیدبخشت پرندگان را آب و دانه میدهی
از نام زیبایت را به زبان نمی آورم تو خود خوب میدانی
که آنجا که حرفی از ماه رویی هست بوی خون به مشام می رسد
آسمان آبی و صاف چشمانت تا کمر مرا سوخته اما
به کویر تشنه ی جان من ترنم نم باران را می بخشد

سعید چوبینه

هشدار مسئولیت فایل آپلود شده بر عهده‌ی کاربر آپلودکننده می‌باشد، لطفا در صورتی که این فایل را ناقض قوانین می‌دانید به ما گزارش دهید.