musickhatereh.mihanblog.com-tarah haram.mp3

سرود ماندگار و خاطره انگیز انقلابی معمار و طراح حرم اثر جاویدان زنده یاد محمد علی ابر آویز

جریان های بزرگ، آدم های زیادی را هم با خودشان همراه می کنند. بعضی آدم ها از اول هستند، بعضی نیمه های راه می پیوندند... بعضی آدم ها تا آخر می مانند، بعضی ها رفیق نیمه راه می شوند... بعضی آدم ها نامشان با آن جریان گره می خورد، معروف می شوند، بعضی آدم ها کارشان بزرگ می شود و خودشان می روند توی سایه. آثارشان مثل موج های بزرگ دریای انقلاب را شوریده تر می کند، ماندگار تر می کند، و خودشان را کسی نمی شناسد.
بعد سی و پنج سال، هنوز هم خاطره های انقلاب ما با نوای الله الله الله  و بوی گل سوسن و یاسمن آید، گره خورده. هرقدر مادر و پدرهامان از اولین روزهای انقلاب و پخش سرودهای انقلابی از تلویزیون های سیاه و سفید آن زمان خاطره دارند، ما هم توی تمام دهه های فجر دوران مدرسه با این آهنگ ها اخت شده ایم. قد کشیده ایم و اولین بار کلمات این ترانه ها توانستند انقلابی را که درکش نکرده بودیم برایمان به تصویر بکشند. دلبسته اش شدیم و هم خوانی های پرشور خمینی ای امام... کمی از حال و هوای آن روزها را توی دلمان زنده کرد.
زنده یاد محمدعلی ابرآویز از آدم های دسته آخر است. آدم هایی که اثرشان مشهور می شود و خودشان گمنام  ماندند. مثل مشت های گره کرده و جان های برکفی که هیچ کجا ثبت نشد، هیچ کجا تقدیر نشد ولی همان ها انقلاب را به پیروزی رساند. به ثمر نشستن انقلاب هدف بزرگی بود که آدم های زیادی هست و نیستشان را فدای آن کردند. در این بین اینکه نامی هم از آنها در این راه بماند یا نه، کم اهمیت ترین موضوع دور و برشان بود...

سال چهل و دو / رادیوی تهران
آن روزها انقلاب خیلی نوپاتر از آن بود که کسی به طمع مال و مقام آینده همراهی اش کند. کسی امید پیروزی نداشت. فقط تحرکاتی پراکنده بود که کورسوهای امیدی برای آینده ای نه چندان نزدیک را روشن می کرد. سال چهل و دو بود. یک سال بود که از کانادا برگشته بود. درسش تمام شده بود و رویای ساختن وطن او را هم مثل خیلی های دیگر به سرزمینش کشانده بود. با مطبوعات همکاری می کرد و استخدام رادیو شده بود. یک زندگی روتین و بی دردسر که خیلی دوام نیاورد. وقتی با چشمان خودش به شهادت رسیدن یک جوان انقلابی را در میدان ارگ دید، دیگر نتوانست طاقت بیاورد. از رادیو آمد بیرون. وجدانش دیگر اجازه نمی داد جیره خوار دستگاه زور باشد. اعتراض های او شکل خودش را داشت: بیرون آمدن از رادیو، تبلیغات گسترده برای کمک به زلزله بوئین زهرا، عکاسی از جنایات شاه و کشتار مردم در تظاهرات... رابطه اش را با مطبوعات حفظ کرد ولی دیگر استخدام هیچ نهاد دولتی نشد.

تابستان 57 / انگلستان
تابستان پنجاه و هفت، انگلیس بود که اخبار انقلاب را شنید. کورسوهای امید سال چهل و یک و دو، حالا چلچراغ های درخشانی شده بود که در چشمان تک تک ایرانیان می درخشید. برگشت، تا او هم مثل بقیه مردم آنچه دارد برای پیروزی این جریان، در طبق اخلاص بگذارد.
دارایی او، هنرش بود. ترانه سرایی و موسیقی دانی. به دیدار بزرگان انقلاب رفت و پیشنهاد داد با هنرش به کمک این جنبش بیاید. همه استقبال کردند. اولین گروه سرود ابرآویز، با هم فکری دکتر مفتح و آیت الله طالقانی از میان جوانانی انتخاب شد که پای ثابت مجالسشان بودند. یک خانه که با هزینه شخصی اجاره شده بود. کوچه پس کوچه های محله ای کلیمی نشین و همسایگانی که همه مراقب لو نرفتن آنها بودند، رفت و آمد های شبانه و پرخطر در روزهای اوج حکومت نظامی رژیم شاه، و در نهایت آن استودیوی کوچک شد محل شکل گیری اولین آثار هنری انقلاب اسلامی. جایی که محمدعلی ابرآویز و اعضای گروه سرودش شبانه روز کار می کردند و ترانه های انقلابی شان که با الهام گیری از شعارهای مردم در تظاهرات، سروده و ساخته شده بود، نقل محافل آن روزها بود. هجده کاست سرود انقلابی، ثمره تلاش آدم هایی بود که کمتر کسی آنها را می شناسد، ولی سرودهایشان حس و حال انقلاب را ماندگار کرد.

یکی از دیگر سرودهای ماندگار و به یاد ماندنی سرود طراح حرم ایشان می باشد که در سال 1357 و در اوج قیام مردم ایران بر علیه رِِِِژیم شاهنشاهی برای حمایت از انقلابیون و با هدف ایجاد شور و شعور در بین مردم توسط زنده یاد محمد علی ابر آویز سازنده  هیجده قطعه از سرودهای ماندگار انقلابی از جمله  «دیو چو بیرون رود فرشته در آید» . «بوی گل سوسن و یاسمن آید» .  «الله الله» .«خمینی‌ای امام» .غریو لاتخف ساخته شده . در اینجا جا دارد  به پاس قدر دانی از این عزیزان گمنام که در ساخت برگی از تاریخ ایران سرافراز گامی برداشته اند شما را به شنیدن و یا دانلود این سرود زیبا جلب  نمایم .

الا معمار و طراح حرم برخیز

چراغ جاودان سوز حرم برخیز

تو ای روح شجاعت نفس آزادی

عزادار شهیدان حرم برخیز

{ بزن دستی به شمشیر الم نشرح

طلسم بندگی بشکن بپا برخیز } ( 2 )

تو پیک خلوت روحانیان و سینه‌سوزانی

مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی

تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی

غریو لاتخف سر ده، غریو لاتخف سر ده

به گلبانگ مسلمانی، به گلبانگ مسلمانی


لاتخف مسلمان، لا تخف

بپا خیزید مسلمانان، بپاخیزید


الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر

شنیدید ای مسلمانان بپا خیزیم و جان بازیم

الله اکبر

بساط دشمن دین را بسوزانیم و براندازیم

الله اکبر

بپا خیزیم و کاخ خون به یک ضربت فرو ریزیم

الله اکبر

وجود زشت شیطان را به قعر دوزخ اندازیم

الله اکبر

{ اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد

من و یاران به هم سازیم و بنیادش براندازیم } ( 2 )


الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر

به آهنگ هدی با آیه‌های گرم و شوق‌انگیز

کنون با شور و شیدایی قیامت را به پا سازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

درفش سبز قرآن را در اوج آن برافرازیم

{ اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد

من و یاران به هم سازیم و بنیادش براندازیم } ( 2 )


تو پیک خلوت روحانیان و سینه‌سوزانی

مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی

تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی

{ غریو لاتخف سر ده، غریو لاتخف سر ده

به گلبانگ مسلمانی، به گلبانگ مسلمانی } ( 3 )

شاعر : زنده یاد محمد علی ابر آویز
آهنگساز : زنده یاد محمد علی ابر آویز


فرمت و کیفیت:  (MP3 (160 kbps
حجم :   51 . 4 مگابایت
مدت آهنگ : 83 :3 دقیقه


جهت شنیدن و یا دانلود سایر آهنگها و نواهای خاطره انگیز به وبلاگ نواهای ماندگار و خاطره انگیز به این آدرس مراجعه نمایید و از نظرات خوبتون ما را محروم ننمایید .
musickhatereh.mihanblog.com
خواندن ادامه